همانند تمام رشتهها و مشاغل، حسابداری نیززبان تخصصی خود را دارد. هر حسابدار برای موفقیت در کارش باید با این اصطلاحات به خوبی آشنا باشد. یک حسابدار روزانه با این مفاهیم سر و کار دارد و باید آنها را به درستی بشناسد و درک کند. یک حسابدار خوب میتواند وضعیت مالی کسب و کار شما را به زبان ساده توضیح دهد. بنابراین، لازم نیست آموزش حسابداری حرفهای دیده باشید یا کاملاً به اصول و اصطلاحات مهم حسابداری حرفهای مسلط باشید. اما اگر برخی از اصطلاحات ضروری حسابداری و اصول اساسی آن را بدانید، در جلسات گفتگو با حسابداران و کارمندان شرکت هیچ نکتهای را از دست نمی دهید و جلسات شما پربارتر و کارآمدتر خواهد بود. در ادامه این مقاله سایت نرم افزار حسابداری محک، فهرستی از مهم ترین اصطلاحات حسابداری برای شما آماده شده است تا در مواقع نیاز بتوانید به راحتی از این راهنما استفاده کنید.
اصطلاحات حسابداری چیست؟
اصطلاحات حسابداری در اصل الفبای حسابداری هستند و پیش از یادگیری هر نرمافزار حسابداری، آشنایی با اصطلاحات حسابداری ضروری است. حسابداری یکی از رشتههای پرطرفدار و سودآور در دنیای کسبوکار به شمار میرود. به همین دلیل تسلط بر مفاهیم و واژگان تخصصی حسابداری، به عنوان زبان مشترک این حوزه از جمله پیشنیازهای اصلی برای ورود و موفقیت در این مسیر حرفهای است.
مهمترین اصطلاحات حسابداری
اگر بهعنوان حسابدار فعالیت میکنید، آشنایی کامل با مهم ترین اصطلاحات حسابداری برای شما ضروری است. این اصطلاحات حسابداری شامل موارد مهم و پایهای هستند که دانستن آنها برای انجام درست وظایف حرفهای لازم است. در ادامه لیستی از اصطلاحات مهم حسابداری و حسابرسی را آوردهایم:
بستانکار (CREDITOR): به شخص حقیقی یا حقوقی که حقی بر شخص حقیقی یا حقوقی دیگری دارد. (طلبکار).
اکانتینگ حسابداری (accounting): منظور، فعالیت یک مجموعه تجاری است که اطلاعات این فعالیت در قالب گزارش و صورتهای مالی ارائه و در اختیار صاحبان سهام در شرکت های مسئولیت محدود، سهامی خاص و عام قرار می گیرد.
حساب دریافتنی (account receivable) : به پولی که در آینده برای فروش کالا یا خدمات از مشتری دریافت و وصول خواهد شد حساب دریافتنی می گویند. اگر حسابی مشکوک الوصول باشد، در قالب مشکوک الوصول در گزارش های حسابرسی درج می شود.
اسناد پرداختنی (NOTE PAYABLE): اسناد، بدهی های یک شرکت هستند که به صورت مکتوب، متعهد به پرداخت آن هستیم.
اسناد دریافتنی (GENERAL PARTNERSHIP): به درآمد هایی است که وصول آنها در آینده، از سوی فروشنده (متعهد) اتفاق می افتد اسناد دریافتنی میگویند. مثل سود اوراق مشارکت.
حساب پرداختی (account payable): حسابهای پرداختنی، یک حساب بدهی جاری است که در آن مبالغ مربوط به خرید کالا یا خدمات به صورت نسیه و اعتباری، ثبت میگردد.
سرمایه (asset): می تواند قابل لمس (tangible) مثل کالا باشد یا غیر قابل لمس (intangible) مثل سهام یک شرکت باشد.
دارایی: به جمع بدهی و سرمایه دارایی می گویند.
دارایی بلند مدت (LONG TERM ASSETS): منظور، هر دارایی به جز دارایی جاری است.
بدهی بلند مدت (LONG TERM DEBT): منظور هر بدهی به جز بدهی جاری است.
نقدینگی (LIQUIDITY): به قابلیت یک شرکت در تبدیل یک کالا یا خدمت به وجه نقد ، نقدینگی می گویند.
درامد (INCOME): منظور، افزایش در سرمایه است که در نتیجه فروش کالا یا خدمات اتفاق می افتد.
بدهی (liability): منظور تعهد یک شرکت است به شخص حقیقی یا حقوقی (دولتی/خصوصی) در قبال پرداخت .
ترازنامه (balance sheet): در تراز نامه یک شرکت، شما دارایی، بدهی و سرمایه را در یک بازه زمانی مشخص مشاهده می کنید. در واقع ترازنامه صورت وضعیت مالی است که البته تمام واقعیت ها را بیان نمی کند.
تراز آزمایشی تعدیل شده (ADJUSTED TRIAL BALANCE): منظور صورت مالی می باشد که سبب می شود تا سود یک شرکت به صورت صحیح، استخراج شده و بدهی ها نیز به درستی گزارش شود.
تراز آزمایشی اختتامی : به فهرست کلیه حساب های دفتر کل و مانده هر یک از آنها در پایان دوره بعد از انجام ثبت های بستن در دفتر روزنامه، تراز آزمایشی اختتامی می گویند.
اصل ثبات رویه: به رویه ثابت از روش های حسابداری در دوره های مختلف مدیریت مالی یک شرکت ، اصل ثبات رویه می گویند.
اصل افشا: به پذیرش این واقعیت که صورت های مالی، قابل استفاده برای ارزیابی و تصمیم گیری افراد خارج از واحد تجاری باشد، اصل افشا می گویند.
هزینه (expense): هزینه باعث کاهش سرمایه می شود. یعنی دارایی که باید خرج شود تا یک مالکیت بدست آید یا کالا یا خدماتی در اختیار مشتری قرار بگیرد.
حساب اسمی: به حسابی که درآمد و هزینه را با توجه به یک دوره معین مشخص می کند، حساب اسمی می گویند. مثل حساب برداشت.
حساب دائمی: به حساب حقیقی که در پایان دوره مالی، بسته نمی شود.
ثبت معکوس (REVERSING ENTRIES): به ثبتی که در اولین روز پس از وقوع ثبت تعدیلی رویدادهای مالی انجام شده و باعث جابجایی بدهکار و بستانکار در صورت ثبت تعدیلی دوره قبلی می شود، ثبت معکوس می گویند.
حسابداری تعهدی (ACCURAL BASIS ACCOUNTING): به شناسایی و ثبت رویدادها به محض وقوع بدون توجه به تاثیر آن بر وجوه نقد شرکت ،حسابداری تعهدی می گویند.
حسابداری نقدی (CASH BASIS ACCOUNTING): به حسابداری مبتنی بر اثر تبادل وجه نقد (دریافتنی یا پرداختنی) می گویند.
حسابداری متقابل (MUTUAL ACCOUNTING): منظور حسابداری که دارای حساب متقابل بوده و مانده ای عکس مانده حساب خود را دارد.
صورت سود و زیان تک مرحله ای: شکلی از صورت سود و زیان که دارای ۲ بخش شامل درآمد و هزینه می باشد.
گردش وجوه نقد (CASH FLOW): اصطلاحی رایج است که صورت دریافت و پرداخت های نقدی یک شرکت که بر اساس نیازهای سرمایه گذاری، عملیاتی و تامین مالی دسته بندی شده است را نشان می دهد.
نمودار حساب : کلیه حساب ها و شماره رویداد ها در دفاتر کل پلمپ شده یک شرکت است.
دفتر روزنامه عمومی: دفتری که برای ثبت مبادلاتی استفاده می شود که در دفتر روزنامه اختصاصی درج نمی شود.
دفتر کل (GENERAL LEDGER): منظور، مخزن مرکزی داده های مالی و غیر مالی یک شرکت است که کلیه اطلاعات مالی اعم از بدهی، دارایی، درآمد، حقوق صاحبان سهام و هزینه ها به تاریخ وقوع رویداد مالی، ثبت می شود و اساس مدیریت مالی یک بنگاه محسوب می گردد.
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول: منظور، حساب هایی است که وصول آن جای تردید دارد و ذخیره مطالبه وصول هم گفته می شود.
بدهی احتمالی: بدهی بالقوه که هنوز قطعیت پیدا نکرده است.
متوسط دوره وصول مطالبات: منظور، نسبت میانگین حساب های دریافتنی به فروش روزانه کالا و خدمات است.
بهره ، درصد و دوره بهره: منظور، پولی که خریدار (وام گیرنده) به منظور استفاده از پول به فروشنده (وام دهنده) پرداخت می کند. دوره بهره، از تاریخ صدور سند آغاز و تا تاریخ سر رسید ادامه می یابد. نرخ آن، درصدی است که برای محاسبه مبلغ بهره محاسبه می شود.
FOB مبدا و مقصد: اصطلاحی متداول در واردات و صادرات که مالکیت کالا از فروشنده یا خریدار در مکان جغرافیایی خاص واگذار می شود.
لایفو: منظور، روش ارزیابی کالا است که در آن، فرض می شوند که کالایی که آخر خریداری شده، اول فروش می رود. LAST IN. FIRST OUT است. ذخیره لایفو نیز تفاوت بین بهای تمام شده موجودی کالا با بهای تمام شده موجودی در روش فایفو. (FIRST IN FIRST OUT).
روش تسریعی استهلاک: روشی است که استهلاک سال های اولیه را بیش از استهلاک سال های بعدی محاسبه می کند.
مبلغ استهلاک: تفاوت بهای تمام شده یک دارایی ثابت با ارزش اسقاط کردن دارایی.
ارزش اسقاط برآوردی: بهای فروش مورد انتظار کالا یا خدمات پس از پایان عمر مفید آن.
عمر مفید برآوردی: منظور، مدت زمانی است که بتوان از یک دارایی منتفع شد. عمر مفید در قالب سال و میزان تولید و . . . اندازه گیری می شود.
دارایی نامشهود: مثل حق اختراع، مثل برندینگ، مثل علائم تجاری که در اقتصاد دیجیتالی دیده می شود. ارزش برندگوگل، ده ها میلیارد دلار است و این یک دارایی غیر قابل لمس است.
روش مجموع سنوات: منظور، روش تسریع استهلاک که هزینه استهلاک هر دوره از ضرب مبلغ قابل استهلاک یک دارایی به وجود می آید.
تنزیل یک سند : منظور، قرض از بانک یا موسسه مالی و اعتباری است که فروشنده، بهره را از ارزش اسمی سند کسر کرده و مبلغ خالص آن را پرداخت می کند.
دیون بلامحل : بدهی قابل پرداخت در دوران گذشته است که اعتباری برای پرداخت آن در نظر گرفته نشده باشد.
فدراسیون بین المللی حسابداری: مرجع حرفه ای اکانتیک در جهان که با IFAC نام گذاری می شود.
حسابداری مدیریت (managerial accounting):در فرآیند حسابداری مدیریت ، برای مدیران ارشد شرکت ها صورت های مالی تهیه می شود . .
اصول حسابداری (GAA Principles): یعنی راهنمای پذیرفته شده که اصول تدوین صورت های مالی و نحوه گزارش گیری و گزارش دهی را تعیین می کند.
پیش پرداخت هزینه (PREPAID EXPENSES): کلمه پیش پرداخت به این معناست که ما پولی را قبل از دریافت کالا و خدمات به کسی پرداخت می کنیم .
پیش دریافت درآمد : منظور، یک بدهی است که گیرنده وجه (فروشنده)، متعهد می شود که کالا یا خدماتی را در آینده به پرداخت کننده وجه (خریدار یا مشتری) ارائه کند. مثل وجه حاصل از پیش فروش خودرو.
چرخه حسابداری (ACCOUNTING CYCLE): به حسابداری صورت مالی در یک بازه زمانی مشخص چرخه حسابداری می گویند.
حسابداری مالی (financial accounting): یعنی فراهم کردن اطلاعات تجاری یک شرکت برای بیرون شرکت.
صورت مالی (financial statement): یعنی مشخص کردن اطلاعات استخراج شده از عملکرد و گردش سود و زیان یک شرکت که برای مخاطبان، مستند و مستدل باشد.
سال مالی (FINANCIAL YEAR): منظور، دوره ای برای محاسبه وضعیت مالی سالیانه در یک شرکت است. سال مالی در ایران با کشورهای دیگر به دلیل تفاوت تقویم جلالی شمسی با تقویم میلادی متفاوت است.
استهلاک (DEPRECIAPTION): مستهلک شدن دارایی ثابت در طول سال های عمر مفید آن است.
دارایی ثابت (FIXED ASSETS): منظور، دارایی بلند مدت است. مثل مسکن.
دارایی جاری (CURRENT ASSETS): به دارایی که در عرض ۱۲ ماه، به وجه نقد تبدیل یا فروخته شود شامل پول نقد، حساب های دریافتنی و موجودی انبار و سر رسید اوراق بهادار، دارایی جاری می گویند.
بستن حساب موقت: بستن حساب موقت یعنی این که حساب درامد و هزینه و برداشت در دفتر روزنامه و انتقال آن به دفتر کل انجام شود تا مانده حساب ها، صفر شود.
هزینه و درآمد معوق (DEFERED INCOME/EXPENSE): هزینه و درآمدی است که حصول آن به آینده موکول شده و پرداخت/دریافت نشده است، هزینه و درآمد معوق می گویند.
صورت سود و زیان (income statement): این صورت در یک بازه زمانی معین، هزینه، درآمد، سود و زیان را به صورت عملیاتی و غیر عملیاتی مشخص می کند.
سود ویژه (net income): سود ویژه از مازاد درامد بر هزینه که سود خالص هم نامیده می شود به دست می آید.
سود ناویژه (GROSS INCOME): سود ناویژه یا ناخالص، تفاوت درآمد فروش کالا یا خدمات به بهای تمام شده فروش کالا یا خدمات یک شرکت می باشد. (مبلغ حاصل از فروش منهای قیمت تمام شده کالا).
سود عملیاتی (OPERATING PROFIT): سود ناویژه منهای هزینه عملیاتی، سود عملیاتی را نشان می دهد.
گردش موجودی کالا (INVENTORY TURNOVER): نسبت بهای تمام شده کالا به متوسط موجودی کالا را گردش آن می گویند.
خرید خالص (NET PURCHASE): منظور، خرید کالا یا خدمات منهای تخفیفات.
فروش خالص (NET SALES): منظور، فروش کالا با خدمات منهای تخفیفات.
سایز هزینه ها و درآمد ها (other expenses/income): هزینه و درامد که مربوط به فعالیت اصلی یک شرکت نباشد. مثل سود یا زیان فروش یک دارایی ثایت (fixed assets).
زیان ویژه (NET LOSS): عبارت است از مازاد هزینه بر درآمد.
سود ناویژه: عبارت است از تفاوت هزینه های اداری و تبلیغات و فروش با سود ویژه (خالص).
بدهی جاری (CURRENT LIABILITIES): بدهی که انتظار می رود ظرف ۱۲ماه یا بیشتر پرداخت شود.
نسبت جاری (Current ratio): حاصل تقسیم دارایی جاری بر بدهی جاری خواهد بود و قدرت پرداخت بدهی جاری را نشان می دهد و توانایی شرکت در باز پرداخت بدهی را نشان می دهد.
نسبت بدهی (DEBIT RATIO): عبارت است از نسبت کل بدهی به کل دارایی که هر چه از عدد ۱ بیش تر باشد نشان می دهد که ریسک سرمایه گذاری در این شرکت زیاد است و هر چه از عدد ۱ کم تر باشد مبین این واقعیت است که دارایی یک شرکت از بدهی آن بیش تر است.
حاشیه ناخالص: حاشیه ناخالص درصدی است که سودآوری شرکت را پس از کسر هزینههای مستقیم تولید کالا نشان میدهد و با تقسیم سود ناخالص بر درآمد کل در یک دوره مالی محاسبه میشود. این شاخص عملکرد مالی شرکت را بهتر نشان میدهد.
سود سهام: سود سهام یکی از مهمترین اصطلاحات حسابداری است. این اصطلاح به بخشی از درآمد شرکت گفته میشود که به سهامداران بازگردانده میشود و میتواند بهصورت نقدی، سهام جدید یا داراییهای دیگر پرداخت شود.
اعتبار: اعتبار در حسابداری ورودی است که معمولاً بدهیها و حقوق صاحبان سهام را افزایش یا کاهش میدهد و در ستون سمت راست ترازنامه ثبت میشود.